کریمی: در پروژه تبلیغات محیطی شکست خوردیم؛ یک سری اسناد کارگزار جعلی است/ آجورلو دلیل برکناری خود را بهتر میداند
تاریخ انتشار: ۲۹ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۳۲۴۴۱
عضو هیاتمدیره باشگاه استقلال گفت: مصطفی آجورلو دلیل برکناری از ریاست را خودش بهتر میداند.
به گزارش خبرنگار ورزشی شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ حجت کریمی عضو هیاتمدیره باشگاه استقلال درباره برکناری مصطفی آجورلو از ریاست تیم فوتبال استقلال، اظهار داشت: این تغییرات در بحث مدیریت با تصمیم هیاتمدیره بود و بیشتر اعضا در جلسه حضور داشتند و تصمیم بر این شد تا این تغییرات برای پیشرفت و بهتر شدن باشگاه به وجود بیاید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به اینکه از آجورلو درخواست کردیم تا در این جلسه شرکت کند، گفت: وی تمایلی برای حضور در این جلسه نداشت. دلیل برکناری وی از ریاست را خودش بهتر میداند. او خیلی برای این تیم در این یکسال زحمت کشید و باید از زحمات وی تشکر کنم. متاسفانه در سیستم مدیریتی دولتی کلی مشکل وجود دارد و بدهیهای مدیر قبلی برای مدیر جدید یکی از بزرگترین مشکلات است.
کریمی تصریح کرد: یکی از مشکلات این بود که خیلی از اتفاقات، در هیاتمدیره اتفاق نمیافتاد. مشکل اینجا بود در خیلی از اتفاقات در جریان نبودیم. اطرافیان آجورلو بودند که در این موارد در جریان بودند و هیچ امضایی هم نداشتند. نقل و انتقالات قبل از ریکاردو ساپینتو هم از همین طریق انجام میشد.
عضو هیات مدیره باشگاه استقلال افزود: آجورلو باشگاه را با ۴۰۰ میلیارد تومان بدهی تحویل گرفت. هرچند ۲۸۰ میلیارد تومان بود و یک سری بدهیهایی هم ثبت نشده بود. تیم مدیرعامل جلسه تشکیل داد و شروع به تسویه این حسابها کردیم. حدودا ۷۸ میلیارد بدهی بازیکنان فصل قبل بود که کل این بدهیها پرداخت شد و بدهی سه بازیکن یعنی ۳ میلیارد باقی مانده که هنوز برای تسویه نیامدهاند. ۲۰۰ میلیارد بدهی شرکتها و اشخاص بود که به تدریج تسویه کردیم.
وی ادامه داد: مدیران قبل هم زحمت کشیده بودند اما مشکلات بود و بودجه و درآمد نبود اما وقتی ما ورود کردیم اتفاق بزرگی افتاد و آن هم بورس بود و کمک خیلی خوبی به تیم مدیریتی کرد. یعنی پول بورس وارد باشگاه شد و کار بزرگی بود که بعد از چندین سال برای سرخآبیها رخ داد و خیلی از بدهیها از همین منابع تامین شد. کل بدهیها انباشته شده بود و حتی ۱۵ سال سنوات کارمندان مانده بود که تسویه شد.
کریمی درباره تبلیغات محیطی یادآور شد: متاسفانه در کشور ما مدیرانی که در راس کار قرار میگیرند، حرف های بزرگی میزنند تا هوادار خوشش بیاید. میگویند هزاران میلیارد میآوریم یا ورزشگاه میسازیم. هیچکدام از این منابع به گفته خود عزیزان انجام نشد. بحث سازمان لیگ که میگوید ۶۰ میلیارد طلب داریم، درست نیست.
وی اضافه کرد: در تبلیغات محیطی اعلام کردند که هر بازی را 3 میلیارد به ما بدهید. باشگاه هم قبول کرد. ۱۵ بازی داشتیم و باید ۴۵ میلیارد میدادیم که حدودا ۱۰ میلیارد پرداخت شد. بعد از آن به مشکل خوردیم. چون طرف قرارداد اگر ۱۰۰ میلیارد تبلیغات قبول میکرد، سازمان لیگ زیر قیمت قبول میکرد و همه تبلیغات سمت سازمان لیگ میرفت.
وی خاطرنشان کرد: اگر سازمان لیگ با استقلال همراهی میکرد، در پروژه تبلیغات محیطی شکست نمیخوردیم. قبلا سازمان لیگ ۵ میلیارد به سرخآبیها از تبلیغات محیطی میداد و از این مبلغ چند درصد برای بازیکنان کم میکردند و در آخر یک میلیارد گیر استقلال میآمد. چطور شده که الان در فصل جدید باید استقلال ۶۰ میلیارد به سازمان لیگ بدهد و خود این سازمان، تبلیغاتش را ۸۰ میلیارد فروخته است؟
عضو هیاتمدیره استقلال گفت: سازمان لیگ قیمتها را خیلی پایین آورد و از یک طرف اجازه پخش نبود. یک سری مسال دیگر اتفاق افتاد و حساب و کتابهای ۹۰ و ۶۰ میلیارد تومان بدهی استقلال به سازمان لیگ درست نیست. بدهی ۳۰ میلیارد تومانی فصل گذشته را جمع زدند و در این فصل این بدهی به ۹۰ میلیارد رسیده است.
وی افزود: در واقع کارگزار بدهکار است. شنیدم یک سری اسناد جعلی است و صحت ندارد. باشگاه دولتی است و نمیتوان اسناد را جعل کرد تا به سازمان لیگ تحویل دهیم. فضای مجازی این مسیرها را جلو میبرد و سند منزل هم مشکلی ندارد. یک یا دو چک برگشت خورده و خودشان برداشت نمیکنند و پول در حساب است و دلیل آن را نمیدانم.
کریمی با اشاره به اینکه وزیر پرداختی استقلال به سازمان لیگ را یک سوم کرده است، یادآور شد: هر بازی سه میلیارد بوده است و باید یک سوم را پرداخت کنیم. یعنی به جای ۶۰ میلیارد باید ۲۰ میلیارد بدهیم. این کمک وزیر ورزش و جوانان قبل از برکناری آجورلو انجام شده. زمانی استقلال به این نتیجه رسید که ۶۰ میلیاردی که تعهد دادیم قابل پرداخت نیست که کارگزار به مشکل خورد و پخشهایی انجام نشد و کل تبلیغات محیطی به حاشیه رفت. در آن زمان بود که وزیر ورزش کمک کردند.
عضو هیات مدیره باشگاه استقلال در مورد حضور علی فتحاللهزاده در باشگاه استقلال به عنوان مدیرعامل، عنوان کرد: روزی که او انتخاب شد، صحبتهای کلی را اعلام کردیم و گفتیم که الان استقلال بدهیها و طلبهایی دارد و فردا نباید بگویید پول نبود ه و من نتوانستم کار کنم. فتحالله زاده قبول کردند و گفتند که همیشه با این شرایط آمدم و برای پیشبرد اهداف استقلال آمدهام. او تعهد خود را داده است.
کریمی در مورد ارزش باشگاه استقلال در بورس گفت: بزرگترین سرمایه باشگاه استقلال، هواداران هستند و ارزش بالای استقلال به همین خاطر است. ۲۵ درصد از مبلغ دریافتی استقلال از بورس باید برداشت میشد که این اتفاق افتاد و آن را با مجوز صادرشده برای پرداخت بدهیها هزینه کردیم. به جز این کار راه دیگری وجود نداشت. حدود ۹۰ میلیارد طلب داریم. یک سری تبلیغات و زیرساختها باعث شده تا طلبهایی داشته باشیم.
وی در مورد هزینه خرید مهدی قایدی بیان کرد: هزینه ترانسفر قایدی به باشگاه اماراتی پرداخت شده است و هیچ حساب و کتابی با این باشگاه اماراتی نداریم.
منبع: دانا
کلیدواژه: عضو هیات مدیره باشگاه استقلال تبلیغات محیطی سازمان لیگ ۶۰ میلیارد بدهی ها یک سری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۳۲۴۴۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فقط یکی از معلمها میداند
خبرگزاری مهر، گروه مجله _ مرتضی درخشان: اینکه یک پسر در آینده چهکاره میشود را میتوان اول از همه از خودش پرسید و پاسخی که دریافت میکنید اغلب خلبان، پزشک یا مهندس است. البته ضمن احترام به صنف «لاستیک فروشان»، این قاعده، استثنائاتی مثل آن لاستیک فروش محترم هم دارد؛ اما این پاسخ اصلاً معتبر نیست، شما باید از افراد دیگر هم بپرسید، هرچند، در آنها هم پاسخ کلیشهای بسیار دیده میشود.
مثلاً در زمان ما پدر و مادرها مصرّاََ معتقد بودند که ضمن احترام به شغل شریف «حمالی»، ما نهایتاً حمال میشویم که البته بعضی اعتقاد داشتند که همان موقع حمال هستیم که البته با پیشرفت تکنولوژی و آشنایی پدر و مادرها با مشاغل جدید امروزه این رویه تغییر کرده و بخصوص مادرها معتقدند که بچهها «یک چیزی» میشوند که آن یک چیز حتماً حمال نیست.
خالهها و داییها معتقد بودند که این بچه هوش سرشاری دارد و ضمن احترام به «یک جایی»، یک روز این بچه به یک جایی میرسد! البته اگر شما رقیب فرزندان آنها بودید ضمن احترام به «هیچ جا» شما به هیچ جا نمیرسیدید.
عموها و عمهها خیلی متأثر از رفتار پدر و مادر شما آینده شما را ترسیم میکردند و اگر شما را دوست داشتند میگفتند که این بچه خیلی «باهوش» است و ضمن احترام به مقام شامخ «پدر»، یک روزی مثل پدرش یک چیزی میشود، اما اگر پدر شما و همسرش را دوست نداشتند، ضمن احترام مجدد به مقام شامخ «پدر» میگفتند، این هم مثل پدرش هیچ چیز نمیشود.
بهترین روش برای فهمیدن آینده فرزندان، جستوجو در بین معلمهای مدرسه بود. نه اینکه معلمها بدانند؛ اما یکی از معلمها معمولاً میفهمید. شما باید بگردید و برای هر دانشآموز آن معلم خاص را پیدا کنید.
از نظر مشاوران مدرسه که همه دانشآموزان اگر با همین روند ادامه بدهند ضمن احترام به «مشکلات جدی»، در آخر سال به مشکلات جدی بر میخورند. معلمها هم اغلب معتقدند که ضمن احترام به «زندانیان و خلافکاران»، دانشآموزان آخرش از راه بهدر میشوند و از این حرفها! اما یک معلم هست که انگار همهچیز را میفهمد، یکی که هر دانشآموز یکی برای خودش دارد و مال من «علیرضا افخمی» بود؛ معلم ریاضی سال اول دبیرستان.
من استعداد خاصی در فیزیک، هندسه و ورزش داشتم، خودم در کودکی فکر میکردم که فضانورد بشوم، در راهنمایی تصورم این بود که مدیر یک جایی خواهم شد، اما در دبیرستان، وقتی آقای افخمی به ما موضوع تحقیق داد که یک جوان چه خصوصیاتی باید داشته باشد، وقتی نتیجه کارها را بررسی کرد و به کلاس برگشت از یک ساعت و نیم زمان کلاس، حدود یک ساعت در مورد تحقیق من صحبت کرد. نه اینکه از تحقیق خوشش آمده باشد، نه! از یک جمله خوشش آمده بود. من یک جایی از این تحقیق برای نقل قول از پدرم نوشته بودم: «پدرم میگوید…» و همین جمله شده بود موضوع کلاس ما!
اصلاً قواعد تحقیق را رعایت نکرده بودم، حتی حرف مهمی هم در تحقیقات من نبود. علیرضا افخمیِ جوان، که خیلی لاغر بود و ریش کوتاه یک دستی داشت از این شکل نقل قول من خوشش آمده بود. او همان معلم من بود که فهمید قرار است چهکاره شوم، اما من همیشه با او «ارّه بده و تیشه بگیر» بودم. نهایتاً روزی که فهمیدم او درست فهمیده بود، دوست داشتم اینها را برایش بنویسم و بخوانم، اما سرطان این حسرت را به دل من گذاشت و آقای افخمی را توی بیمارستان پیدا کرد و با خودش برد.
خیلی دوست نبودیم، اما میتوانستیم در پیری دوستان خوبی باشیم. مثل بعضیها که این روزها دوستان خوبی برای هم شدیم. «علیرضا افخمی» خیلی شاگرد داشت، حتی شاید وقتی بعد از مدتها من را میدید نمیشناخت، اما من فقط و فقط یک افخمی داشتم…
کد خبر 6094247